خبری از تو نیست .
تو ,های ,بی ,خبری ,ها ,هم ,از تو ,های دنیا ,در نبودنت ,خبری از ,هزار سال هیچ جای این زندگی خبری از تو نیست .
همیشه بی خبری خوش خبری نیست عزیز دلم .
.
در نبودنت .
درختان سبزند .
کوه ها برف دارند .
گل ها رنگارنگند .
طرح های قالیچه هنوز از دلم دلبری میکنند .
مادر بزرگ قصه های ناب وقت خواب دارد .و نفسم را بند میآورند گاها!
عزیزم ببخش که میگویم در نبودنت حتی میخندم .
درست مثل تو !
اما انگار همه رنگ های دنیا .بدون تو .خاکستری محضند !
خنده هایم صدای سکوت میدهند .
پیچیده ترین و زیبا ترین طرح ها و داستان های دنیا .آنقدر ساده میشوند که به نگاه نمی ارزند .!
و این معجزه خداست .که
هزار سال هم که از تو بی خبر باشم .
هزار سال هم که نباشی.
میخوابم.
میخوانم .
میخندم .
اما
صدایی نمیشنوم .
جز تپش های نامنظم قلبی که بی رمق به در و دیوار سینه ام میکوبد و میان بی تابی هایش نامتو را فریاد میزند .
بلکه روزی صدایش توی گوشت زنگ بخورد و
از خودت خبری برسانی!